cycleدیکشنری انگلیسی به فارسیچرخه، سیکل، دوره، دور، چرخ، دوره گردش، یک سری داستان درباره یک موضوع، چرخه زدن، سوار دوچرخه شدن
پسمغزrhombencephalon, hindbrain, hindbrain vesicleواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از مغز که از بخش پسین سه حفرۀ اولیۀ لوله عصبی رویانی تکوین یافته است