شبیهسازی2simulationواژههای مصوب فرهنگستان[آیندهپژوهی] مدلسازی مجموعهای از رویدادها بهکمک بازیگران یا رایانه با در نظر گرفتن گذر زمان برای درک اتفاقات محتمل آینده [باستانشناسی] مدلسازی مجموعهای از پدیدهها و رویدادها به کمک طراحی و اجرای مدلهای پویای رایانهای برای بازسازی کنشهای فرهنگی
شبیهسازی عملیات خطline-operations simulation, line operational simulationواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای توسعه و ارزیابی رویههای عملیاتی و تجهیزات جدید و سنجش مهارتها و آزمودن خبرگی و گزینش خلبان برای عملیات پرواز یا پژوهش در زمینة عوامل انسانی اختـ . شبیط LOS متـ . شبیهسازی کامل full-mission simulation اختـ . شبیک FMS2
مدل شبیهسازیsimulation modelواژههای مصوب فرهنگستانمدلی که واقعیتهای شدآمدی را با استفاده از رویدادهای ریاضی و واکنش به این رویدادها بهصورتی نشان میدهد که شبیه به رابطۀ علت و معلولی در یک سامانۀ واقعی است
تقلیددیکشنری فارسی به انگلیسیcaricature, echo, imitation, impression, mimicry, mockery, simulation, spoof
وانموددیکشنری فارسی به انگلیسیact, affectation, appearance, coloring, counterfeit, dissemblance, feint, fiction, front, impersonation, make-believe, pose, pretense, representation, show, simulacrum, simulation
تظاهردیکشنری فارسی به انگلیسیact, affectation, counterfeit, feint, make-believe, mask, masquerade, ostentation, playacting, pose, pretense, pretension, representation, show, showiness, simulacrum, simulation, slickness, window dressing
شبیهسازی عملیات خطline-operations simulation, line operational simulationواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای توسعه و ارزیابی رویههای عملیاتی و تجهیزات جدید و سنجش مهارتها و آزمودن خبرگی و گزینش خلبان برای عملیات پرواز یا پژوهش در زمینة عوامل انسانی اختـ . شبیط LOS متـ . شبیهسازی کامل full-mission simulation اختـ . شبیک FMS2
خُردشبیهسازیmicrosimulationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شبیهسازی که در آن حرکت تکتک خودروها در شبکة راه تحلیل میشود
شبیهسازی الکترونیکی هدفelectronic target simulationواژههای مصوب فرهنگستانبازسازی دیداری و شنیداری هدف، ازنظر نوع عملیات و مؤلفههای فنی، برای استفاده در برنامههای آموزشی