پیشترلغتنامه دهخداپیشتر. [ ت َ ] (ص تفضیلی ، ق ) (از: پیش + تر، علامت تفضیل ) سابق . سابقاً. از پیش . قبلاً. مقابل پس تر. از پیش پیش . اسبق . اقدم : چنان بد که یک روزپرویز شاه همی آرزو کرد نخجیرگاه بیاراست بر سان شاهنشهان که بودند ازو پیشتر در جهان .
جیترلغتنامه دهخداجیتر. [ ج َ ت َ ] (ع ص ، اِ) مرد کوتاه بالا. (اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ).