25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
skived
skive
skives
برید
mow
حسم
بیشتر بدانید
گسسته دل
املا کننده
سبی
بیداردل
پالتوی نمدی
مخروطسری
جستوجوی دقیق
skiving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیبینگ، بریدن، چیدن، قطع کردن، عدول کردن