ذبح کردن، ادمکشی کردن، با خشونت کشتن، بقتل رساندن، کشتار کردن
گریه
اسلایدر
خاک رس، رس، گل، سفال، خاک کوزه گری
می کشد، ذبح کردن، ادمکشی کردن، با خشونت کشتن، بقتل رساندن، کشتار کردن
رس رسوبی
قاتلان، قاتل
قاتل
کشتن، ذبح کردن، ادمکشی کردن، با خشونت کشتن، بقتل رساندن، کشتار کردن
فاسد
kill, slay
dampen, slay
cide _, destroy, dispatch, kill, killing, liquidate, slaughter, slay
reslay
آشیل
گمراه کردن، جا گذاشتن، گم کردن
Islay