slippedدیکشنری انگلیسی به فارسیلیز خورد، لیز خوردن، لغزیدن، گریختن، اشتباه کردن، از قلم انداختن، سریدن
slippedدیکشنری انگلیسی به فارسیلیز خورد، لیز خوردن، لغزیدن، گریختن، اشتباه کردن، از قلم انداختن، سریدن
slippedدیکشنری انگلیسی به فارسیلیز خورد، لیز خوردن، لغزیدن، گریختن، اشتباه کردن، از قلم انداختن، سریدن