snortدیکشنری انگلیسی به فارسیخرگوش، خروپف، خر خر، خرناس، جرعه مشروب، خرناس کشیدن، خروپف کردن، زفیر کشیدن، خرناس کش
جنورلغتنامه دهخداجنور. [ ج َن ْ نو ] (ع اِ) خرمنگاه گندم و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
جنیورلغتنامه دهخداجنیور. [ ج َ نی وَ ] (اِ) پل صراط را گویند، و بتقدیم تحتانی (یاء) بر حرف ثانی (نون ) هم آمده است . (برهان ). پل صراط که چنودپل و خنپور [ خَم ْ/ خُم ْ ] نیز گویند. (ناظم الاطباء) : ترا هست محشر رسول حجازدهنده بپ
جینورلغتنامه دهخداجینور. [ ن َ وَ ] (اِخ ) بر وزن کینه ور، پل صراط. (برهان ). جینه ور. چنیود : اگر خود بهشتی وگر دوزخی گذارش سوی جینور پل بود. عنصری .رجوع به جنیور شود.
زنگورلغتنامه دهخدازنگور. [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سوسن است که در بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
snortsدیکشنری انگلیسی به فارسیsnorts، خروپف، خر خر، خرناس، جرعه مشروب، خرناس کشیدن، خروپف کردن، زفیر کشیدن، خرناس کش
snortsدیکشنری انگلیسی به فارسیsnorts، خروپف، خر خر، خرناس، جرعه مشروب، خرناس کشیدن، خروپف کردن، زفیر کشیدن، خرناس کش