sourceدیکشنری انگلیسی به فارسیمنبع، منشاء، مبدا، چشمه، خاستگاه، مایه، ماخذ، مصدر، سر چشمه، عین، مایه مبداء
پویاییشناسی چشمة زمینلرزهdynamics of seismic sourceواژههای مصوب فرهنگستانبررسی تنشها و نیروهای مولد جنبش زمینلرزهای