spairge
فرمانده، هر چیز نوک تیز، نوک نیزه، رهبری کردن، پیشگامی کردن
سرشاخه شکل
سرفه، گل مالی کردن، پخش کردن، پاشیدن
اسپیرر
منفجر شد