کروی، احاطه کردن، بصورت کره دراوردن
اسپیرینگ
صدای بلند، با نیزه زدن
اسپارینگ، مشاجره کردن
صرفه جویی، صرفه جو، ناچیز، کم، مضایقه کننده
بازرسی، فرا گرفتن، دور گرفتن، احاطه کردن
تسخیر، محصور کردن، بصورت کروی در اوردن، احاطه کردن
unspecing