اسپیلر
اسپویلر، تباه کننده، سر خر، محل عیش دیگران، فاسد سازنده
اسپیلر، سخنگو
خراب، خراب شده، لوس، ضایع
گفتن
منفجر شد، بستن، با میخ چوبی مسدود کردن