spiralدیکشنری انگلیسی به فارسیمارپیچ، بشکل مارپیچ دراوردن، بطور مارپیچ حرکت کردن، مارپیچی، حلزونی، پیچاپیچ، بشکل مارپیچ
spiralدیکشنری انگلیسی به فارسیمارپیچ، بشکل مارپیچ دراوردن، بطور مارپیچ حرکت کردن، مارپیچی، حلزونی، پیچاپیچ، بشکل مارپیچ