اسپیتل، تف، اب دهان، مایع مترشحه از غدد بزاقی
حشره کرم
شلغم
خراب، خراب شده، لوس، ضایع
گفتن
منفجر شد، بستن، با میخ چوبی مسدود کردن
spittlemen
spittlefork
Saratoga spittlebug
spittle, sputum
saliva, spit, spittle, water
heat, pyro-, spit, spittle, vapor
lickspittle، بادنجان دور قاب چین، کاسه لیس