splurgeدیکشنری انگلیسی به فارسیپاره شدن، ریخت و پاش، شادمانی، خود ستایی، خود فروشی، تفریح و ولخرجی کردن، به رخ دیگران کشیدن
splurgesدیکشنری انگلیسی به فارسیپاره شدن، ریخت و پاش، شادمانی، خود ستایی، خود فروشی، تفریح و ولخرجی کردن، به رخ دیگران کشیدن
splurgesدیکشنری انگلیسی به فارسیپاره شدن، ریخت و پاش، شادمانی، خود ستایی، خود فروشی، تفریح و ولخرجی کردن، به رخ دیگران کشیدن
splurgesدیکشنری انگلیسی به فارسیپاره شدن، ریخت و پاش، شادمانی، خود ستایی، خود فروشی، تفریح و ولخرجی کردن، به رخ دیگران کشیدن