گول زدن، اتش زنه، دلیری، دل، جرات، چوب
اسپنگ
اسپونینگ
سوار کردن
دروغ گفتن، فواره زدن اب، فواره زدن، جهش کردن، پریدن، فوران کردن
مسکن، همسر کردن
spunklessly
خرابکاری
دزدگیر، جرقه اتش، بارقه، روح
خرابکاری، غیور، با روح
spunk