اظهار داشت، حاکی، مشعر
ایستادن
خفه شدن
جزیره استاتن
استاتین دارو
stouten، نیرومند شدن، نیرومند ساختن
ترموستات
محرک، گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن
بدجنس، در شکم داشتن، ابستن بودن
مهاجرت
پیش فرض