sterilizedدیکشنری انگلیسی به فارسیاستریل شده است، سترون کردن، عقیم کردن، نازا و عشوه، بی بار یا بی حاصل کردن
سترونشدهsterilizedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی مادهای که همۀ ریزاندامگانهای آن را از بین برده باشند
sterilisedدیکشنری انگلیسی به فارسیاستریل شده است، سترون کردن، عقیم کردن، نازا و عشوه، بی بار یا بی حاصل کردن
خامۀ سترونsterilized creamواژههای مصوب فرهنگستانخامهای که مدت دو ثانیه در دمای 140 درجۀ سلسیوس قرار گرفته و بلافاصله خنک شده باشد
شیر سترونsterilized milkواژههای مصوب فرهنگستانشیر گرمادیده در حرارت بسیار زیاد که تمام باکتریهای آن از بین رفته باشد
steriliseدیکشنری انگلیسی به فارسیاستریل کردن، سترون کردن، عقیم کردن، نازا و عشوه، بی بار یا بی حاصل کردن