زیرپروتگانsub-proteomeواژههای مصوب فرهنگستانهر زیرمجموعهای از پروتئینها که نمایشگر جزئی از کل پروتگان است
زیرحوضهsub-basinواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از حوضۀ رود که بهدلیل وجود مشخصههای کاملاً متمایز یا با زهکشی شدن از شاخابهای خاص از حوضۀ اصلی جدا میشود
فرعیگیریsub-addressingواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که مشترک برخوانده با استفاده از آن میتواند ظرفیت نشانیدهی خود را با افزودن ارقام دیگری بر شمارۀ اصلی افزایش دهد
بخشبندی ضدآبwatertight sub-divisionواژههای مصوب فرهنگستانتقسیمبندی یک محدوده از کشتی که همۀ دیوارهها و دریچههای آن ضدآب هستند
زهکشی زیرسطحsub-soil drainageواژههای مصوب فرهنگستانتخلیۀ آبهای زیرزمینی برای پایین نگه داشتن سطح آب به ترتیبی که باعث افزایش استحکام لایههای زیرین خاک در بستر راه شود
نهفتهدیکشنری فارسی به انگلیسیcovert, inmost, inner, intangible, latent, sub rosa, occult, secret, silent, stealthy, subterranean, ulterior
محرمانهدیکشنری فارسی به انگلیسیauricular, confidence, confidential, entre nous, huggermugger, inside, intimate, intimately, sub rosa, private, restricted, sneaking