sugarدیکشنری انگلیسی به فارسیقند، شکر، شیرینی، ماده قندی، شیرین کردن، با شکر مخلوط کردن، تبدیل به شکر کردن
صوغرلغتنامه دهخداصوغر. [ ] (اِخ ) (کوچک ) یکی از شهرهائی است که در (سفر پیدایش 13:10) شهرهای وادی مشهور است که در اول آن را بالع میگفتند (سفر پیدایش 14:2 و <