سوپ داغhot soupواژههای مصوب فرهنگستانپلاسمایی متشکل از کوارک و گلوئون و فوتون و نوترینو و برخی ذرات دیگر که در آغاز پیدایش در تعادل گرمایی بودهاند
سوپ ژلاتینیgelatinous soupواژههای مصوب فرهنگستانمحلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است
چنتة ایستادهstand-up pouch, SUPواژههای مصوب فرهنگستاننوعی چنتة پرکاربرد با کف کاچهای که به حالت ایستاده قرار میگیرد
زیرپروتگانsub-proteomeواژههای مصوب فرهنگستانهر زیرمجموعهای از پروتئینها که نمایشگر جزئی از کل پروتگان است
زیرحوضهsub-basinواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از حوضۀ رود که بهدلیل وجود مشخصههای کاملاً متمایز یا با زهکشی شدن از شاخابهای خاص از حوضۀ اصلی جدا میشود
suppressesدیکشنری انگلیسی به فارسیسرکوب می کند، سرکوب کردن، فرو نشاندن، منکوب کردن، موقوف کردن، پایمال کردن، توقیف کردن، خواباندن، مانع شدن، تحت فشار قرار دادن، فشاراوردن بر
suppressesدیکشنری انگلیسی به فارسیسرکوب می کند، سرکوب کردن، فرو نشاندن، منکوب کردن، موقوف کردن، پایمال کردن، توقیف کردن، خواباندن، مانع شدن، تحت فشار قرار دادن، فشاراوردن بر