تباءلغتنامه دهخداتباء. [ ت َب ْءْ ] (ع مص ) لغتی در وَبْاء است که واو به تا بدل شده است . (منتهی الارب ). رجوع به «وباء» شود.
تباغیلغتنامه دهخداتباغی . [ ت َ ] (ع مص ) ظلم و ستم کردن بعضی مر بعض را. (از اقرب الموارد). بغاوه کردن با هم . (منتهی الارب ). بغاوه و عصیان کردن باهم . (ناظم الاطباء). با هم بغاوت کردن . (آنندراج ).
تبولغتنامه دهخداتبو. [ ت َ ] (اِخ ) نام جایی که در آن آسیایی است و گویند آن را یونس پیغمبر بنا کرده و چون نام او را ببرند آسیا در حرکت آمده و آرام میگردد. (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ورق 289 ب شود.