سحابی جامِتاسToby Jug Nebula, IC 2220واژههای مصوب فرهنگستانسحابیای بازتابی در صورت فلکی شاهتخته که به شکل یک سحابی دوقطبی گرداگرد ستارۀ اِچدی 65750 دیده میشود
تابشلغتنامه دهخداتابش . [ ب َ / ب ِ ] (اِمص ) روشنی و فروغ آفتاب و شمع و پرتو آتش . (آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرا).بریص ؛ درخش و تابش چیزی . (منتهی الارب ) : به گرز نبردی بر افراسیاب کنم تیره گون تابش آفتاب . <p class="aut
تبشلغتنامه دهخداتبش . [ ت َ ب َ ] (اِخ ) مصحف «تتش ». در فهرست رجال تاریخ گزیده چ براون ص 35 این کلمه بتصحیف آمده : «تاج الدوله تبش بن الب ارسلان ، رجوع کن به تتش بن ارسلان ». وباز در ص 36 آرد: «تبش ، رجوع کن به تاج الدوله ت
تبهشلغتنامه دهخداتبهش . [ ت َ ب َهَْ هَُ ] (ع مص ) فراهم آمدن قوم . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تبییشلغتنامه دهخداتبییش . [ ت َب ْ ] (ع مص ) بیش اﷲ وجهه ؛ سپید و نیکو گرداند خدا روی او را. (قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).