tableدیکشنری انگلیسی به فارسیجدول، میز، فهرست، سفره، لوح، کوهمیز، لیست، مطرح کردن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن، در فهرست نوشتن
دستمال سفرهnapkin, table napkin, servietteواژههای مصوب فرهنگستانتکه پارچهای مربعشکل برای محافظت از لباس مهمان و پاک کردن دهان در هنگام غذا خوردن
tableدیکشنری انگلیسی به فارسیجدول، میز، فهرست، سفره، لوح، کوهمیز، لیست، مطرح کردن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن، در فهرست نوشتن