تقرلغتنامه دهخداتقر. [ ت َ ق ِ ] (ع اِ) دیگ افزار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). توابل . (اقرب الموارد). دیگ افزار و ادویه . (ناظم الاطباء).
تقییرلغتنامه دهخداتقییر. [ ت َ ] (ع مص ) به قیر بیندودن . (زوزنی ). قیر اندودن و مالیدن کشتی و ستور و جز آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به قیر شود.
تکرلغتنامه دهخداتکر. [ ] (اِ) عراده ها از چوب ضخیم و بی آهن است در نواحی بادکوبه . (از سفرنامه ٔ ناصرالدین شاه ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).