رابطة زمانیtemporal relationواژههای مصوب فرهنگستانرابطة پیایندی/ رابطة توالی براساس وقوع رخدادها در طول زمان
temporalدیکشنری انگلیسی به فارسیموقتی، زمانی، دنیوی، غیر روحانی، عرفی، جسمانی، وابسته به گیجگاه، شقیقهای، زودگذرفانی
temporalدیکشنری انگلیسی به فارسیموقتی، زمانی، دنیوی، غیر روحانی، عرفی، جسمانی، وابسته به گیجگاه، شقیقهای، زودگذرفانی