tenseدیکشنری انگلیسی به فارسیسفت، زمان فعل، تصریف زمان فعل، وخیم شدن، تشدید یافتن، وخیم، سخت، کشیده، ناراحت، عصبی وهیجان زده
tenseدیکشنری انگلیسی به فارسیسفت، زمان فعل، تصریف زمان فعل، وخیم شدن، تشدید یافتن، وخیم، سخت، کشیده، ناراحت، عصبی وهیجان زده