territorialityدیکشنری انگلیسی به فارسیسرزمین، کلیسا سالاری، سیستم ارباب ورعیتی، ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
قلمروخواهیterritoriality 1واژههای مصوب فرهنگستانغریزۀ هر جاندار، اعم از انسان و حیوان، برای داشتن فضایی با مرزهایی مشخص
قلمروداریterritoriality 2واژههای مصوب فرهنگستانمشارکت ساکنان قلمرو در امور مربوط به سرزمین و قلمروِ خود در قالب روندهای مردمسالار
قلمروگستریterritoriality 3واژههای مصوب فرهنگستانمرحلۀ پس از قلمروخواهی که شامل افزودن سرزمینهای دیگر به سرزمین اصلی است