قابل آزمون است، ازمایشی، ازمون پذیر، شهادت پذیر، امتحان پذیر
منسوب به
tastable
طعم دهنده
provable, subject, testable
appreciable, measurable, mensurable, quantitative, testable
قابل تشخیص نیست
نفرت انگیز، مکروه، بسیار بد، فرومایه، کریه
اعتراضی
غیر قابل اعتماد
unattestable