tumbleدیکشنری انگلیسی به فارسیکشیدن، چرخش، بهم ریختگی، افتادن، اشفتگی، جست و خیز کردن، رقصیدن، پریدن، لغزیدن، ناگهان افتادن، غلت خوردن
حلقک بافهhawser thimbleواژههای مصوب فرهنگستانحلقک بزرگ رویاندودی در اندازههای متفاوت، از 5/5 تا 11 اینچ، که از آن برای اتصال بافهها استفاده میکنند
حلقک بندآویزlanyard thimbleواژههای مصوب فرهنگستانحلقکی سهگوش که از آن برای اتصال به بندآویز استفاده میشود
حلقک توپُرsolid thimbleواژههای مصوب فرهنگستانحلقکی میانپُر با سوراخ یا سوراخهایی بهاندازة میله یا پیچی که قرار است از آن عبور کند
حلقک دوتاییunion thimble, lock thimbleواژههای مصوب فرهنگستاندو حلقک که در هم قفل شدهاند و از آنها برای اتصال بافههایی با اندازههای مختلف استفاده میکنند
حلقک قلبیheart-shaped thimble, pear-shaped thimbleواژههای مصوب فرهنگستانحلقکی به شکل قلب در اندازههای متفاوت، از 5/7 تا 5 اینچ