thankدیکشنری انگلیسی به فارسیممنون، تشکر، سپاس، سپاسگزاری، تقدیر، اظهار تشکر، تشکر کردن، سپاسگزاری کردن، تقدیر کردن
باریکهدیکشنری فارسی به انگلیسیband, bar, cut, fillet, ribbon, shaving, shred, slice, sliver, snip, splinter, split, strip, tab, thong
واکۀ سادهmonophthongواژههای مصوب فرهنگستانواکه/ مصوتی که کیفیت آن درطی تولید یک هجا ثابت میماند متـ . مصوت ساده