تراملغتنامه دهخداترام . [ ت َ ] (ع اِ) این کلمه بعلت مهجور بودن وزن و الفاظ کلمه ٔ «تراموای » در زبان عرب ، در فرهنگستان پادشاهی مصر بجای تراموای پذیرفته شده است . رجوع به نشوء اللغة و رجوع به تراموای شود.
ترؤملغتنامه دهخداترؤم . [ ت َ رَءْ ءُ ] (ع مص ) بخشودن و مهربان شدن بر کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ترحم بر کسی . (اقرب الموارد) (المنجد). || ناله کردن و آرزومند شدن ناقه به بچه . (از اقرب الموارد). || مشتاق شدن به چیزی . (از المنجد).