تیغاتلغتنامه دهخداتیغات . (اِخ ) دهی از دهستان پسکوه است که در بخش قاین شهرستان بیرجند واقع است و 611 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
تغاطلغتنامه دهخداتغاط. [ ت َ غاطط ] (ع مص ) همدیگر را در آب فروبردن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تماقل . تغامس . (اقرب الموارد). و رجوع به این دو کلمه شود.
تغایدلغتنامه دهخداتغاید. [ ت َ ی ُ ] (ع مص ) دوتا و کج گردیدن از نرمی و نزاکت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دوتا و کج گردیدن زن در رفتار از نرمی . (از اقرب الموارد).
تغوطلغتنامه دهخداتغوط. [ ت َ غ َوْ وُ ] (ع مص ) حدث کردن . (تاج المصادر بیهقی ). در مغاکی رفتن قضای حاجت را و غایط کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): قضی الحاجةکابدی و احدث ، یقال : تغوط و بال . (اقرب الموارد).