transitionsدیکشنری انگلیسی به فارسیگذار، انتقال، تحول، عبور، برزخ، مرحله تغییر، تغییر از یک حالت بحالت دیگر
transitionsدیکشنری انگلیسی به فارسیگذار، انتقال، تحول، عبور، برزخ، مرحله تغییر، تغییر از یک حالت بحالت دیگر
حملونقل عمومی خیابانیstreet transitواژههای مصوب فرهنگستانشیوههای مختلف حملونقل عمومی رایج در خیابانها
حملونقل عمومی دورسیرregional transitواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خدمات حملونقل عمومی با خطوط طولانی و تعداد ایستگاه کم و سرعت زیاد که عمدتاً برای سفر در نواحی دور از همِ کلانشهرها به کار میرود