treatدیکشنری انگلیسی به فارسیدرمان شود، چیز لذت بخش، رفتار کردن، درمان کردن، تلقی کردن، سالم کردن، مورد عمل قرار دادن، بحث کردن، مربوط بودن به، مهمان کردن، درمان شدن
روکش پیشپختهprecured tread, retreadواژههای مصوب فرهنگستانرویۀ لاستیکی مخصوص روکشکاری که قبلاً قالبگیری و پخته شده است
زیررویهundertreadواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از آمیزۀ لاستیکی که بین کف شیارهای آج و بالای لایههای تسمه قرار میگیرد