خرابکاری، راه پیمایی بازحمت، قدم اهسته، با خستگی راه رفتن
trudges، راه پیمایی بازحمت، قدم اهسته، با خستگی راه رفتن
خراب شد، با خستگی راه رفتن
ترساندن، راه پیما، قدم زننده
تسبیح
آتش بس، متارکه، متارکه جنگ، جنگ ایست، قرارداد متارکه موقت جنگ
تروریست ها، راه پیما، قدم زننده
trudgen
trudgens
trudge
trudge, plod
trample, trudge
drag, schlep, schlepp, trudge