خراب کردن
تروجان، شکست دادن، سخت زدن، بسختی تنبیه کردن، سرزنش کردن
تنه، باتون، چوب قانون، چماق، چوب پاسبان، عصا، با چماق یا باتون زدن
ترشح کردن، با چماق یا باتون زدن
truncheoner
خرابکار
trunched