25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
قرحة
ulcers
ulcerating
ulcerated
ulcerates
canker sore
بیشتر بدانید
تورم
نسبتا زیاد
ول دادن
بیضیوار دورانی
منت گذاشتن
باغشاه
جستوجوی دقیق
ulcerous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم معده، زخمی، ریشناک، ریش، قرحهای، زخم دار، قرحه دار
جستوجوی مشابه
ulcerously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم
ulcerousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم
جستوجوی متن
پیر زخم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ulcerous
زخم دار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ulcerous
زخم زا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ulcerous
وابسته به زخم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ulcerous
مجروح
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ulcerous
بیشتر
۱ واژه در متن
جستوجوی همآغاز
ulcerously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم
ulcerousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم
جستوجوی همقافیه
nonulcerous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غافلگیر کننده