پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
چربی شیر بیآبanhydrous milk fat, water-free milk fatواژههای مصوب فرهنگستانچربی شیر با غلظت زیاد و رطوبت بسیار کم
راه بیتوقفclear way, CWYواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از راه که هیچ وسیلۀ نقلیهای، مگر در وضعیت اضطراری یا به دستور پلیس، مجاز به ایستادن در آنجا نیست
گویچۀ چربی شیرmilk fat globuleواژههای مصوب فرهنگستانهریک از ذرات چربی نامیزۀ موجود در شیر که غشایی آنها را احاطه کرده است
از دست دادنگویش کرمانشاهکلهری: la das dân گورانی: la das dyn سنجابی: la das dân کولیایی: la das dyn زنگنهای: la das dân جلالوندی: va das dân زولهای: va das dân کاکاوندی: va das dân هوزمانوندی: va das dân
به دست آوردنگویش کرمانشاهکلهری: wa das hâwrden گورانی: wa das hâwrden سنجابی: wa das hâwrden کولیایی: wa das hâwrden زنگنهای: wa das hâwrden جلالوندی: va das hâwrden زولهای: va das hâwrden کاکاوندی: va das hâwrden هوزمانوندی: va das hâwrden
پیدا کردنگویش کرمانشاهکلهری: wa dɪ kerden گورانی: wa dɪ kerden سنجابی: wa dɪ kerden کولیایی: wa dɪ kerden زنگنهای: wa dɪ kerden جلالوندی: va dɪ kerden زولهای: va dɪ kerden کاکاوندی: va dɪ kerden هوزمانوندی: va dɪ kerden
تباه شدنگویش کرمانشاهکلهری: la kɪs čɪn گورانی: la kɪs čɪn سنجابی: la kɪs čɪn کولیایی: la kɪs čɪn زنگنهای: la kɪs čɪn جلالوندی: va kɪs čɪn زولهای: va kɪs čɪn کاکاوندی: va kɪs čɪn هوزمانوندی: va kɪs čɪn