چنگال، بدرد خوردن، بکار خوردن
دیواری فرعی که از یک سر به دیوار تکیهگاه متصل میشود
گوشت گوساله، گوساله
حجاب، چادر، پرده، نقاب، خمار، پوشاندن، حجاب زدن، مستوریا پنهان کردن
حبوبات parmigiana
گوشت گوساله، گوشت گوساله کباب شده
هوادار، بدرد خوردن، بکار خوردن
ویال ها، بدرد خوردن، بکار خوردن
قابل اطمینان بودن
موی سر، بدرد خوردن، بکار خوردن
سستی، درد زایمان، مشقت، رنج زحمت، رنج بردن، درد کشیدن
paravail
مرویل
بازخوانی
دور شدن