وارینگ
ممنوعیت، بجز، سوای، باستثناء
عاشق شدن، حذر کردن
جنگجو، جنگ کردن، دشمنی کردن، کشمکش کردن، عداوت کردن
فرهاد، گذراندن، گذران کردن
جنگیدن
bevaring