پودرلغتنامه دهخداپودر. (فرانسوی ، اِ) بمعنی غبار و گرد، و در تداول فارسیان گرد سپیدی که زنان بجای سپیدآب بکار برند.
چفدرلغتنامه دهخداچفدر. [ چ َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان که در 29 هزارگزی شمال باختر سنقر و 5 هزارگزی شمال سراب سورن آباد واقع است . دامنه و سردسیر است و 190<
چبدرلغتنامه دهخداچبدر. [ چ َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد که در 28هزارگزی جنوب خاور اشترینان ، کنار راه مالرو خشک دره واقع شده . کوهستانی و سردسیر است و 213 تن سکنه دارد. آبش از قنات . مح