visionsدیکشنری انگلیسی به فارسیدیدگاه ها، دید، بینایی، تصور، بصیرت، رویا، الهام، خیال، منظره، وحی، دیدن
fusionsدیکشنری انگلیسی به فارسیاتصالات، ادغام، ذوب، امتزاج، گداختگی، ترکیب و امتزاج، امیزش، ائتلاف یک شرکت با شرکت دیگر
الزامات خاصspecial provisionsواژههای مصوب فرهنگستانمقررات الزامآوری که صرفاً ناظر بر یک پیمان خاص است
الزامات عامgeneral provisionsواژههای مصوب فرهنگستانقوانین و مقررات الزامآوری که ناظر بر پیمانهای همساناند