واژگان پایهbasic vocabulary, core vocabularyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای کمینه و بنیادی از واژههای یک زبان که دانستن آنها برای ایجاد ارتباط با آن زبان ضروری است و به شیوههای مختلف ازجمله شمارش بسامدِ وقوع شناسایی میشود
واژگان غیرفعالpassive vocabularyواژههای مصوب فرهنگستانمجموع واژههایی که گویشور زبان آنها را درک میکند، اما بهطور روزمره از آنها استفاده نمیکند
واژگان فعالactive vocabularyواژههای مصوب فرهنگستانمجموع واژههایی که گویشوران یک زبان در سخن گفتن و نوشتن به کار میبرند
واژگانvocabulary, lexicon 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از واژههای یک زبان که بهوسیلۀ مردم یا طبقهای از مردم یا فرد در زمینهای از دانش یا نظایر آن به کار میرود
lexisواژهنامه آزادواژگان. تمام واژه های یک زبان یا یک رشتۀ علمی و غیره. هم معنی با terminology و specialized vocabulary در انگلیسی.
واژگان پایهbasic vocabulary, core vocabularyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای کمینه و بنیادی از واژههای یک زبان که دانستن آنها برای ایجاد ارتباط با آن زبان ضروری است و به شیوههای مختلف ازجمله شمارش بسامدِ وقوع شناسایی میشود
واژگان غیرفعالpassive vocabularyواژههای مصوب فرهنگستانمجموع واژههایی که گویشور زبان آنها را درک میکند، اما بهطور روزمره از آنها استفاده نمیکند
واژگان فعالactive vocabularyواژههای مصوب فرهنگستانمجموع واژههایی که گویشوران یک زبان در سخن گفتن و نوشتن به کار میبرند