آتشفشانvolcanoواژههای مصوب فرهنگستانکوهی که از انباشته شدن ماگمای فورانشده از یک منفذ به وجود آمده است
آتشفشان خاموشdormant volcano, subactive volcanoواژههای مصوب فرهنگستانآتشفشانی که در حال حاضر فوران نمیکند، اما احتمال فوران آن در آینده وجود دارد
آتشفشان سپریshield volcanoواژههای مصوب فرهنگستانآتشفشانی که به شکل سپر جنگی و مخروطی با دامنههای کمشیب است
آتشفشان شکافهایfissure volcanoواژههای مصوب فرهنگستانیکی از دهانههای آتشفشانی واقع بر روی یک شکافه متـ . آتشفشان شکافهای ـ جریانی fissure-flow volcano
آتشفشان فعالactive volcanoواژههای مصوب فرهنگستانآتشفشانی که فوران میکند یا در طول تاریخ بشر فوران کرده است
volcanologistsدیکشنری انگلیسی به فارسیآتشفشان ها، دانشمند اتشفشان شناس، متخصص در علم علل طبیعی اتشفشان
گنبد آتشفشانیvolcanic domeواژههای مصوب فرهنگستانبرآمدگی حاصل از خروج گدازه از دهانۀ یک آتشفشان متـ . آتشفشان کومهای cumulo volcano آتشفشان گنبدی dome volcano
آتشفشان شکافهایfissure volcanoواژههای مصوب فرهنگستانیکی از دهانههای آتشفشانی واقع بر روی یک شکافه متـ . آتشفشان شکافهای ـ جریانی fissure-flow volcano
آتشفشان چینهایstratovolcanoواژههای مصوب فرهنگستانمخروط آتشفشانی پرشیبی که از فوران گدازه و مواد آذرآواری، بهتناوب، تشکیل شده است متـ . آتشفشان مرکب composite volcano
volcanologistsدیکشنری انگلیسی به فارسیآتشفشان ها، دانشمند اتشفشان شناس، متخصص در علم علل طبیعی اتشفشان
آتشفشان چینهایstratovolcanoواژههای مصوب فرهنگستانمخروط آتشفشانی پرشیبی که از فوران گدازه و مواد آذرآواری، بهتناوب، تشکیل شده است متـ . آتشفشان مرکب composite volcano
آتشفشان خاموشdormant volcano, subactive volcanoواژههای مصوب فرهنگستانآتشفشانی که در حال حاضر فوران نمیکند، اما احتمال فوران آن در آینده وجود دارد
آتشفشان سپریshield volcanoواژههای مصوب فرهنگستانآتشفشانی که به شکل سپر جنگی و مخروطی با دامنههای کمشیب است
آتشفشان شکافهایfissure volcanoواژههای مصوب فرهنگستانیکی از دهانههای آتشفشانی واقع بر روی یک شکافه متـ . آتشفشان شکافهای ـ جریانی fissure-flow volcano