گوازشلغتنامه دهخداگوازش . [گ ُ زِ ] (ص ) به طوری که جهانگیری نوشته به معنی واقعشده است . (شعوری ج 2 ص 320). این کلمه در نسخ خطی فرهنگ جهانگیری متعلق به کتابخانه ٔ لغت نامه یافته نشد.
واجزلغتنامه دهخداواجز. [ ج ِ ] (ع ص ) کوتاه از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قصیر و کوتاه از هر چیزی . (ناظم الاطباء). || موجز. گویند: کلام واجز؛ یعنی قصیر. سریعالوصول الی الفهم . (از اقرب الموارد).