جادوگر، فرفره وار، تلو تلو خور، چرخنده
لگد زدن، لو لو، ادم زشت، خوف، تامل کردن، رم کردن، کار سرم بندی کردن
خم شدن، تلولو خوردن، به حیله متوسل شدن، لرزاندن
عجله کن
قاشق
واگن، حرکت کردن، پیچاندن، جنباندن