طول پیوندbond length, bond distanceواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ متوسط بین هستههای دو اتم در مولکول پایدار
پیوند یکسویهdative bond, coordinate bond, coordinate valenceواژههای مصوب فرهنگستانپیوند شیمیایی بین دو اتم که در آن، یکی از دو اتم، زوج الکترون مشترک را تأمین میکند
روش ظرفیتپیوندvalence-bond method, valence-bond resonance methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای محاسبۀ انرژی بستگی و دیگر مؤلفههای مولکولی با استفاده از ترکیبهای خطی تابعموجهای الکترونی
انرژی پیوندbond energyواژههای مصوب فرهنگستانمقدار میانگین انرژی گسستن پیوند خاص یک مولکول در حالت گازی
wantدیکشنری انگلیسی به فارسیمیخواهم، نیاز، خواست، نداری، حاجت، فقدان، عدم، نقصان، خواستن، نداشتن، لازم داشتن، نیازمند بودن به، کم داشتن، فاقد بودن، کسر داشتن، محتاج بودن
wantدیکشنری انگلیسی به فارسیمیخواهم، نیاز، خواست، نداری، حاجت، فقدان، عدم، نقصان، خواستن، نداشتن، لازم داشتن، نیازمند بودن به، کم داشتن، فاقد بودن، کسر داشتن، محتاج بودن