جنگ فرسوده
خوب پوشیده شده، مستعمل، زیاد کار کرده، کهنه، مبتذل، پیش پا افتاده
فرسوده
پوشیده از، خسته و کوفته، زهوار در رفته، کهنه، فرسوده، مانده، مندرس
وارن