پوسپوسلغتنامه دهخداپوسپوس .(فرانسوی ، اِ) درشکه ٔ سبکی به شرق اقصی که آن را کارگری بجای چهارپای کشد.
وشوشیلغتنامه دهخداوشوشی . [ وَش ْ وَشی ی ] (ع ص ) رجل وشوشی الذراع ؛ مرد سبک در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
وصوصلغتنامه دهخداوصوص . [ وَص ْ وَ ] (ع اِ) سوراخ پرده و جز آن به مقدار چشم که بنگرند از وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). سوراخ روی بند که بدان بنگرند. (مهذب الاسماء). ج ، وصاوص . (اقرب الموارد). رجوع به وصواص شود.