گوباللغتنامه دهخداگوبال . (اِخ ) دهی است ازدهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 58 هزارگزی جنوب خاوری اهواز، کنار رودخانه ٔ گوبال و 6 هزارگزی جنوب راه اهواز به هفت گل واقع است . هوای آن گرم و سکنه ٔ آن <span class="hl" di
وباللغتنامه دهخداوبال . [ وَ ] (ع مص ) وبالة. وبل . وبول . ناگوارد و گران گردیدن چراگاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وبالة شود.
وبوللغتنامه دهخداوبول . [ وُ ] (ع مص ) وبالة. ناگوار گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سخت شدن . (از المنجد). || چراگاه ناگواردناک شدن زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به وبالة شود.
وبالفرهنگ فارسی عمید۱. سختی؛ عذاب.۲. (اسم) [قدیمی] سوء عاقبت؛ وخامت امر.۳. [مقابلِ خانه] نتیجۀ نحسآمیز وقوع ستاره در برجی.